داستان مکس پین

داستان مکس پین

داستان با بازگشت مکس پین، که افسر پلیس است، به خانه‌اش شروع می‌شود. او در بدو ورود به خانه با چند اوباش و معتاد به مواد مخدر جدیدی به نام «والکیر» روبه‌رو می‌شود و قبل از این‌که بتواند اقدامی کند آن‌ها می‌گریزند. مکس جنازه‌ی همسر و نوزادش را روبه‌روی خود می‌بیند. او پس از مراسم تدفین به اداره‌ی مبارزه با مواد مخدر منتقل می‌شود.

 سه سال بعد مکس در پوشش پلیس مخفی به تحقیق در مورد خانواده‌ی مافیایی «پانچینلو» می‌پردازد، کسانی که در قاچاق مواد مخدر والکیر دست دارند. «هنسلی» همکار مکس، او را با ترفندی به مترو می‌فرستد تا به ملاقات «الکس بالدر» برود. به محض ورود مکس به مترو، الکس توسط یک ناشناس کشته می‌شود. پلیس به مکس مظنون ‌شده و از سوی دیگر خانواده‌ی پانچینلو پی به هویت او که پلیس است می‌برند و کمر به قتلش می‌بندند. مکس به تعقیب «جک لوپینو» که ناظر توزیع مواد مخدر والکیر و در خدمت خانواده‌ی پانچینلو است، می‌پردازد. پس از کشتن لوپینو، مکس به دیدن «مونا سَکس» رفته که با خیانت او روبه‌رو می‌شود. در واقع به‌وسیله‌ی مونا گرفتار باند مافیا شده اما می‌تواند از دستشان بگریزد. سپس به محموله‌یی از اسلحه که متعلق به روسیه است دست می‌یابد. مکس با استفاده از این سلاح‌ها به خانه‌ی پانچینلو، رهبر مافیا، راه پیدا می‌کند ولی متوجه می‌شود که او در بازار والکیر آلت دست و نوکری بیش نیست. پانچینلو به‌وسیله‌ی مأموران «نیکل هورن»، مدیرعامل شرکت ایسر، کشته می‌شود. پس از چند ماجرای دیگر که پیش می‌آید مکس می‌تواند کارگاهی بیابد که زیرزمین آن انبار سلاح‌های نظامی است.

«مدت‌هاست در این فکر هستم که بازی‌های ویدیویی واقعاً هیجان‌انگیزند و طرح و داستان جالب و شخصیت‌های جذابی دارند که می‌توان روی آن‌ها کار کرد».

 او متوجه می‌شود که والکیر یک پروژه‌ی نظامی برای بالا بردن استقامت و قوای جسمانی سربازان بوده و پروژه اندکی پس از آغاز، متوقف شده است. مکس هم‌چنین متوجه می‌شود این موضوع را همسرش زمانی که در دفتر بازرس بخش کار می‌کرده به‌طور تصادفی فهمیده و نیکل هورن دستور قتل او را صادر کرده است. مکس به ملاقات هنسلی می‌رود و در آن‌جا می‌فهمد که او به الکس بالدر در مترو تیراندازی و برای مکس پاپوش درست کرده است. تیراندازی مختصری روی می‌دهد و هنسلی کشته می‌شود. آن‌گاه فردی به نام «آلفرد ودن» با مکس تماس می‌گیرد و از او می‌خواهد به ساختمان آسکارد برود. آلفرد بخشی از یک جامعه‌ی سرّی به نام «دایره‌ی درونی‌» است. ودن به مکس می‌گوید که نیکل هورن کیست و از او می‌خواهد که هورن را به قتل برساند، در عوض آن‌ها کاری می‌کنند که اتهام قتل الکس از او رفع شود. حین این ملاقات اتاق مورد هجوم عاملان هورن قرار می‌گیرد و همه به جز مکس و ودن که به موقع فرار می‌کنند کشته می‌شوند. مکس به شرکت ایسر، اداره‌ی اصلی نیکل هورن، رفته و پس از یک‌سری درگیری بالاخره روی پشت‌بام ساختمان به بالگرد هورن که در حال فرار است تیراندازی کرده و باعث سقوط آن و مرگ هورن می‌شود. در این لحظه گروه ضدتروریستی اداره‌ی پلیس وارد شده و مکس را دستگیر می‌کنند. همان‌طور که مکس به بیرون از ساختمان هدایت می‌شود آلفرد ودن را می‌بیند که به او لبخند می‌زند. مکس می‌فهمد که ودن به او کمک می‌کند تا از سیستم قضایی به سلامت بگذرد.

سازندگان فیلم مکس پین تمام تلاش خود را کرده‌اند تا فضای بازی مکس پین را تا حد امکان در فیلم بازسازی کنند و از صحنه‌های آهسته و سایه‌نما درست مانند بازی ویدیویی آن استفاده کرده‌اند. از دیگر بازیگران این فیلم می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: «میلا کیونس» (مونا سَکس)، «بو بریجز» (هنسلی)، «کریس اُدانل» (جیسون کالوین)، «کیت برتون» (نیکل هورن) و «دونال لوگ» (الکس بالدر)